دردودل من ونقاش
16 بهمن 1393 توسط همراه كمال ابادي
گفتمش نقاش را نقشي بكش از زندگي/
باقلم نقش حبابي بر لب دريا كشيد /
گفتمش بهرم بكش تصويري از مرد خدا/
دربيابان تك درختي يكه وتنها كشيد/
گفتمش نامردمان اين زمان را نقش كن/
عكس يك خنجر زپشت سر پي مولا كشيد/
گفتمش تصويري از ليلي ومجنون رابكش/
عكس حيدر راكنار حضرت زهرا كشيد/
گفتمشبرروي كاغذ عشق را تصوير كن/
دربيابان بلا تصوير يك سقاكشيد/
گفتمش از غربت ومظلومي ومحنت بكش/
فكر كردوچهار قبر خاكي زطاها كشيد/
گفتمش ايثارورنج وصبروايمان را بكش/
با گريه آهي كشيدوزينب كبري را كشيد/
گفتمش درددولم راباكه گويم اي رفيق/
عكس مهدي را كشيدوواقعا زيبا كشيد/
گفتمش ترسيم كن تصويري زروي حسين/
گفت اين يكه را بايد خالق يكتا كشيد/